فال گیر و این فال مخصوص بشانۀ استخوان بز باشد و این عمل را شانه بینی گویند. (بهار عجم). کت بین یعنی فال بین است که روی کت گوسفندی که در وقت مخصوص کشته شده باشد نگاه کند و حالات آینده را بگوید. (فرهنگ نظام). کنایه از فالگیر و این فال مخصوص بشانۀ بز میباشد و مؤلف را مسموع است که در ولایت (ایران) برشانۀ بز نقشی نویسند و بحساب پی بمقصود برند. (از غیاث اللغات) (ازآنندراج). فالگیر که از روی خطوط شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) طالع گوید. (یادداشت مؤلف) : اینها سلیم کاکنون من میکشم از آن زلف عمری به پیش ازهم (؟) میگفت شانه بینی. سلیم (از بهار عجم)
فال گیر و این فال مخصوص بشانۀ استخوان بز باشد و این عمل را شانه بینی گویند. (بهار عجم). کت بین یعنی فال بین است که روی کت گوسفندی که در وقت مخصوص کشته شده باشد نگاه کند و حالات آینده را بگوید. (فرهنگ نظام). کنایه از فالگیر و این فال مخصوص بشانۀ بز میباشد و مؤلف را مسموع است که در ولایت (ایران) برشانۀ بز نقشی نویسند و بحساب پی بمقصود برند. (از غیاث اللغات) (ازآنندراج). فالگیر که از روی خطوط شانۀ گوسفند (پاروی گوسفند) طالع گوید. (یادداشت مؤلف) : اینها سلیم کاکنون من میکشم از آن زلف عمری به پیش ازهم (؟) میگفت شانه بینی. سلیم (از بهار عجم)
که دانه چیند. که دانه برچیند. که دانه از زمین بردارد: هواست دانه و من دانه چین و هاویه دام اگر به دانه نمانم بدام درمانم. سوزنی. در پناه پهلوان کبک و تذرو آرد برون چوژکان دانه چین از بیضۀ شاهین و باز. سوزنی. جهانست بسیار و مردم بسی به تنهاش خوردن نیارد کسی اگر هست پروانه روی زمین هوا مرغ دارد بسی دانه چین. ؟ (از تاریخ سلاجقۀکرمان). زو شده مرغان فلک دانه چین زآن همه را آمده سر بر زمین. نظامی. چون هما اندک خور و کم شهوتم دانندو من چون خروس دانه چین زانی و شهوت پرورم. خاقانی. ، گدا. و رجوع به دانه چیدن شود
که دانه چیند. که دانه برچیند. که دانه از زمین بردارد: هواست دانه و من دانه چین و هاویه دام اگر به دانه نمانم بدام درمانم. سوزنی. در پناه پهلوان کبک و تذرو آرد برون چوژکان دانه چین از بیضۀ شاهین و باز. سوزنی. جهانست بسیار و مردم بسی به تنهاش خوردن نیارد کسی اگر هست پروانه روی زمین هوا مرغ دارد بسی دانه چین. ؟ (از تاریخ سلاجقۀکرمان). زو شده مرغان فلک دانه چین زآن همه را آمده سر بر زمین. نظامی. چون هما اندک خور و کم شهوتم دانندو من چون خروس دانه چین زانی و شهوت پرورم. خاقانی. ، گدا. و رجوع به دانه چیدن شود
عمل شانه بین. فالگیری: خاطرش چون از غبار لشکر خط جمع نیست هر دم از زلف پریشان شانه بینی میکند. طاهرغنی (از آنندراج). بمن تابت شانه گر شد دچار مرا روز و شب شانه بینی است کار. طاهر وحید (از بهار عجم)
عمل شانه بین. فالگیری: خاطرش چون از غبار لشکر خط جمع نیست هر دم از زلف پریشان شانه بینی میکند. طاهرغنی (از آنندراج). بمن تابت شانه گر شد دچار مرا روز و شب شانه بینی است کار. طاهر وحید (از بهار عجم)